صائب تبریزی :: غزلیات - بخش سوم 

شماره ١٢٣: بلند نام نگردد کسی که در وطن است

بلند نام نگردد کسی که در وطن است
ز نقش ساده بود تا عقیق در یمن است
اگر چه دارد خسرو طلای دست افشار
تصرف دل شیرین به دست کوهکن است
ز مرگ، مرده دلان از طلب فرو مانند
وگرنه جامه احرام اهل دل کفن است
اگر ز چشم غلط بین نقاب بردارند
زلال خضر نهان در سیاهی سخن است
مشو به مرتبه پست از سخن قانع
که طول عمر به قدر بلندی سخن است
یکی است معنی اگر لفظ بی شمار بود
یکی است یوسف اگر صد هزار پیرهن است
یکی هزار شد از خط صفای او صائب
اگر چه سبزه بیگانه دشمن چمن است

سایت های معاون اجرایی

بلند نام نگردد کسی که در وطن است

مکان های دیدنی ایران

سخن ,کسی ,یکی ,ز ,نگردد ,دل ,بلند نام ,نام نگردد ,نگردد کسی ,در وطن ,وطن است

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

همه چیز دان ویکی ناب تعمیرپمپ هیدرولیک سایت اصلی آی آر تور|IRTOUR علم نامه انگارهای فقط انگار برد الکترونیکی دروس بوکسان Booksun خانه بازاریابی دیجیتال ایران کشکولک من